چرا خورخه لوییس بورخس از فوتبال بیزار بود؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۴۴۰۹
ایسنا نوشت: بیزاری خورخه لوییس بورخس از فوتبال فراتر از بحثهای مربوط به زیباییشناسی بود؛ در واقع، مشکل او با فرهنگ هواداران این ورزش بود که بهعقیدۀ بورخس بهنوعی حمایت کورکورانۀ مردم از رهبران وحشتناکترین جنبشهای سیاسی قرن بیستم منجر میشد!
این نویسندۀ آرژانتینی هرچند باور داشت فوتبال محبوب است اما در عین حال معتقد بود حماقت در این ورزش زیاد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بورخس فوتبال را خستهکننده میدانست، چراکه امتیازهای مساوی در آن بسیار زیادند و او در مواجهۀ با این ورزش واکنشی چنین داشت: «من نمیتوانم صدمات ساختگی را تحمل کنم».
از منظر زیباییشنایی، او فوتبال را «زشت» میپنداشت و معتقد بود که این ورزش «یکی از بزرگترین جنایات انگلیسیها» است و ظاهراً حتی یکی از سخنرانیهایش را طوری برنامهریزی کرد که عمداً با اولین بازی آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ همزمان شود. اما در حقیقت تنفر بورخس از این ورزش ناشی از چیزی بسیار نگرانکنندهتر از زیباییشناسی بود. در واقع، مشکل او با فرهنگ هواداران این ورزش بود که بهعقیدۀ بورخس بهنوعی حمایت کورکورانۀ مردم از رهبران وحشتناکترین جنبشهای سیاسی قرن بیستم منجر میشد!
نویسندۀ آثاری چون «تاریخچهای از بیعدالتی و شرارت»، «سه روایت از یهودا» و «کتابخانه بابل» در طول زندگی خود شاهد ظهور عناصر فاشیسم، پرونیسم و حتی یهودستیزی در آرژانتین بود، بنابراین سوء ظن شدید نسبت به جنبشهای سیاسی مردمی و فرهنگ تودهای - که اوج آن در آرژانتین، فوتبال است - مسائل زیادی را ایجاد میکند.
بورخس که قدرتطلبی را در فوتبال وحشتناک میپنداشت، میگفت که فوتبال بهطور جداییناپذیری با ناسیونالیسم گره خورده است.
این نویسنده حتی معتقد بود تیمهای ملی، شور ملیگرایانه ایجاد میکنند و این امکانی را برای یک دولت «بیوجدان» ایجاد میکنند تا از یک بازیکن ستاره به عنوان سخنران برای مشروعیت بخشیدن به خود استفاده کند. خورخه لوییس بورخس حتی میگفت این در واقع، دقیقاً همان چیزیست که برای یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رخ داد: پله. دیو زیرین در کتاب خود نوشته است: «حتی زمانی که دولت او مخالفان سیاسی را سرکوب میکرد، پوستر بزرگی از پله که تلاش می کرد توپ را از دروازه عبور دهد، منتشر شد که با شعار Ninguém mais segura este país همراه بود؛ اکنون هیچکس نمیتواند این کشور را متوقف کند.»
زیرین در کتاب خود «رقص برزیل با شیطان» از این گفته که دولتهایی مانند دیکتاتوری نظامی برزیل که پله در آن بازی میکرد، میتوانند از پیوندی که هواداران با تیمهای ملی خود به اشتراک میگذارند، برای جذب حمایت مردمی استفاده کنند، و این همان چیزیست که باعث ترس و رنج بورخس از این ورزش میشد.
داستان کوتاه او، "Esse Est Percipi" («بودن، درک شدن است») نیز ممکن است تنفر او از فوتبال را شرح دهد. در نیمۀ داستان، بورخس روایت میکند که فوتبال در آرژانتین دیگر یک ورزش نیست و وارد عرصۀ تماشایی شده است؛ فوتبال الهامبخش تعصبی چنان عمیق است که حامیان بازیها را در تلویزیون و رادیو بدون اینکه چیزی را رد کنند، دنبال میکنند.
با این حال، نام او در فهرست مشهورترین نویسندگانی قرار دارد که یادآور نام یک فوتبالیست مشهور هستند؛ چنانکه سلسو بورخس، هافبک کاستاریکایی دپورتیوو لاکرونیا و دومین گلزن برتر این تیم با ۶ گل محسوب است.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۴۴۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگرانی ادامهدار دلواپسان از حضور زنان در ورزشگاه
روزنامه شرق نوشت: رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در شرایطی با حساسیت خاصی بهویژه در همین هفته اخیر پیگیری شده که همچنان مقوله برخورد با تماشاگران زن در ورزشگاه، از حفظ شأن و منزلت آنها گرفته تا جایگاه در نظر گرفتهشده برای آنها و بقیه، مورد نقد و بحث است. در هفتههای اخیر یکی، دو اتفاق رخ داده که به قرار باب میل عدهای شده تا بر طبل رنگورورفته ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه کوفته و در وصفش با استفاده از رسانههای همسو، مطالبی به رشته تحریر درآورده و ژست عالمان پیشگو را گرفته و از این بگویند که «دیدید حق با ما بود».
اتفاقات ساده است؛ جیمیجامپ زنی از روی سکوی ورزشگاه در اراک خودش را به کاپیتان استقلال رساند و پس از آن هم در رفتاری مشمئزکننده یکی از افرادی که در جمع هواداران سپاهان در تقابل با پرسپولیس، روی سکوی ورزشگاه آزادی نشسته بود، الفاظی زشت خطاب به زنان به کار برد که به قدر کفایت بازتاب داشت. دلواپسان حضور زنان در ورزشگاه که چندین سال مانع از محققشدن این موضوع شدهاند، با کنار هم گذاشتن همین دو گزاره، به آب و آتش میزنند تا دوباره مانع از حضور زنان در ورزشگاه شوند. جالب آنکه حاضر به شنیدن این جمله ساده هم نیستند که اگر مردی هتاکی کرده چرا باید مانع از ورود زنان شد؟ یا اینکه ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه صحهگذاشتن بر ناتوانی در اصلاح امور فرهنگی نیست؟
آش آنقدری شور شده که در روزهای اخیر یکی، دو رسانه همسو با چنین تفکراتی به این ایده پروبال دادهاند که «نکند کار، کار خودشان باشد تا مانع از تحقق کامل پروژه حضور زنان در ورزشگاه شوند». بااینحال، از آنجا که مسئله مدیریت در امور ورزشی از دیرباز پررنگ بوده، در سادهترین اتفاق، طرح پاککردن صورتمسئله روی میز گذاشته شده و یکی، دو ورزشگاه بهسرعت از حضور زنان منع شدهاند و مابقی هم احتمالا با محدودیتهایی همراه خواهند شد.
البته که در این بین، نگرانیهای دوپهلویی که از سوی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال هم مطرح شده، بیش از آنکه دلگرمکننده باشد، نگرانکننده است و بیم آن میرود که نقد دلواپسان که بعضا ارتباط نزدیکی با دولتمردان کنونی دارند، آنها را به سمتی هل دهد که تاوانش را فوتبال ایران و سپس زنان مشتاق به تماشای فوتبال دهند.
جالب آنکه در این بین تلاش خواسته یا ناخواستهای صورت گرفته تا لفظ جدیدی برای محدودکردن زنان شکل بگیرد. اگر تا دیروز کلیدواژه «زیرساخت» بهانه خوبی بود تا سد راه ورود زنان به ورزشگاه شوند، بهتازگی عبارت «کرامت زن» وارد ادبیات مدیران ورزشی شده و با استفاده از آن، باب جدیدی در مقوله ورود زنان به ورزشگاه گشوده شده است.
برای روشنترشدن بیشتر بحث کافی است به نامه وزیر ورزش به فدراسیون فوتبال در هفته اخیر رجوع کرد. در بخشی از آن نامه چنین آمده است که «همانطور که مطلع هستید موضوع امکان حضور بانوان محترم علاقهمند فوتبال در ورزشگاههای کشور در شرایطی مورد موافقت مراجع تصمیمگیرنده قرار گرفت که فدراسیون فوتبال بهعنوان متولی فوتبال کشور و همچنین باشگاههای حرفهای فوتبال در جهت بهبود زیرساختها، ساماندهی هرچه بهتر هواداران زن و مرد و همچنین ارتقای جو اخلاقی و فرهنگی حاکم بر استادیومهای فوتبال تلاش کنند که متأسفانه نهتنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست».
شاید در نگاه نخست این نامه وزیر از سر دلسوزی باشد. البته که احتمالا هم چنین است و وزیر محترم ورزش همانطور که خودش در ادامه اشاره کرده «ورزش بدون ارزش را فاقد اعتبار برای نظام جمهوری اسلامی ایران» میداند. بااینحال در پس چنین دلسوزی، خطونشان ریزی هم دیده میشود؛ بهویژه جایی که عنوان میکند مراجع تصمیمگیرنده بهطور مشروط ورود زنان به ورزشگاه را پذیرفتهاند. این پیام نهفته در دل چنین جملاتی را، ولی نباید از یاد برد که احتمالا اگر چنین شروطی رعایت نشود، مسئله ورود زنان به ورزشگاه هم اگر ممنوع نشود، محدود خواهد شد.
وزیر ورزش تنها مدیری نیست که کرامت زن را پس از اتفاقات اخیر برجسته کرده است، بلکه همین روز گذشته، مهدی تاج، رئیس فدارسیون فوتبال هم با اشاره به همین کلیدواژه، هشدار داده که میتواند مانع از حضور زنان در ورزشگاه شود. برخلاف تیترها و تأکیدی که رسانههای نزدیک به فدراسیون به کار برده و از قول مهدی تاج نوشتهاند که «حضور زنان در ورزشگاه منع نخواهد شد»، ولی مشخصا در بخشی از صحبتهای مهدی تاج، تهدید روشنی به کار رفته که نشان میدهد او و مدیران بالادستی، به گزینه منع تماشاگران زن از حضور در ورزشگاه فکر کردهاند.
تاج، روز گذشته در واکنش به نامه وزیر ورزش درباره اتفاقات رخداده در ورزشگاهها گفت: «جواب نامه وزیر را دادم. ایشان یک نامهای به ما زدند و نگران بودند از وضعیت باشگاهها و حرکتی که باید در باشگاهها از نظر فرهنگی صورت بگیرد که اتفاق نیفتاده است. بنده در جواب گفتم یکسری اقدامات را بعد از نامه ایشان انجام خواهیم داد. جلسه در همین دو، سه روز گذاشتیم. هم با خلیج فارس و هم با بانک شهر جلسه گذاشتیم. امروز هم دوباره جلسه دیگری خواهیم داشت. به همه هم اعلام کردیم اگر کسی نمیتواند کرامت زنان را حفظ کند و آنها راحت به ورزشگاه بروند و مشکلی پیش نیاید ممکن است ما ورود را منع کنیم».
عبارات کاملا مشخص است؛ اگر کرامت زن حفظ نشود، ممکن است ورود آنها را منع کنیم. حالا و در این بین، با وجود نگرانیهایی که این اواخر درباره کرامت زن شکل گرفته، پرسش بسیار سادهای ذهن مخاطب را درگیر میکند: به غیر از طرح ممنوعیت زنان از ورود به ورزشگاه و بهجز همراهی با دلواپسان و رسانههای خاص، آیا برنامهای برای بهبود زیرساخت سابق یا کرامت زنان، در دستور کار مدیران قرار دارد؟